شهید ابراهیم محبوب
|
|
فرمانده گردان حزب الله لشگر5نصر (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) یکم تیر ماه سال 1332 در روستای حسن آباد چناران به دنیا آمد. در شش سالگی به همراه خانواده به مشهد مقدس نقل مکان کرد. دوران ابتدایی را در سال 1339 در مدرسه کاشانی آغاز کرد و در کنار تحصیل، برای فراگیری و آموزش قرآن کریم به مکتب رفت و همزمان با تحصیل، قرآن را هم آموخت. ده دوازده ساله بود که در دبستان عکس شاه را از قسمت چشم سوراخ کرد و مورد آزار و اذیت قرار گرفت. در سال 1345 وارد مدرسه راهنمایی ابومسلم مشهد شد و در این مقطع وضع درسی خوبی داشت. در سال 1348 وارد هنرستان کشاورزی شد و پس از پایان تحصیلات، چون دیپلم کشاورزی داشت، خدمت سربازی خود را به عنوان سپاهی ترویج در روستا سپری کرد و به محرومین کشاورز کمک می کرد. دوران آموزشی را در کرج و بقیه خدمت خود را در دامپزشکی مشهد گذراند و بیش از همه فعالیت خود را در سرخس و فریمان و روستاهای تابع گذراند و پس از آن در دانشسرای راهنمایی در رشته زبان انگلیسی مشغول به تحصیل شد که بعد از مدت کوتاهی به دلیل مفاسد اخلاقی آن مرکز از آنجا انصراف داد و دانشسرا را ترک کرد. او در سال 1355 به استخدام شرکت ملی گاز ایران در آمد. ابراهیم محبوب قبل از انقلاب در تظاهرات به صورت فعال شرکت می کرد و یک بار در شاهرود، در حین تظاهرات دستگیر و زندانی شد که با میانجیگری کارکنان شرکت گاز شاهرود آزاد شد. به فوتبال علاقه داشت. مدتی را به عنوان بازیکن تیم ابومسلم خراسان و سپس مربی و مدتی را نیز به عنوان داور فعالیت می کرد و عضو فعال و مفید مسجد امام رضا (ع) – واقع در خیابان آبکوه مشهد – بود و هم به عنوان عضو کمیسیون پاکسازی شرکت ملی گاز بود، گاهی اوقات تا ده روز را در ماههای غیر از رمضان روزه می گرفت. در بیست و پنج سالگی با خانم فاطمه روغنگران خیابانی ازدواج کرد. در هشت سال زندگی مشترک، خداوند به آنها سه فرزند داد که ادریس در سال 1360، زینب 1363 و زهرا 1364 به دنیا آمدند. اولین بار در سی سالگی به عنوان بسیجی داوطلب جبهه ها شد و او همان اوایل به عنوان نیروی زبده و قوی مدتهای زیادی را در جبهه فعالیت می کرد تا اینکه از طرف فرمانده لشکر – آقای قالیباف – به سمت فرمانده گردان حزب الله منصوب شد. در پشت جبهه هم فعالیت می کرد و ضمن رسیدگی به بازندگان شهدا و دلجویی از خانواده های آنان، حمایت از محرومان جنگ زده را سرلوحه خود قرار داده بود.او در مدت هشت ماه حضور در جبهه ها دوباره مجروح شد. اولین بار شش ماه در جبهه بود و دو ماه در بیمارستان بستری شد و پس از بهبودی به جبهه بازگشت. مادرش می گوید: زمانی که مجروح شده بود و پایش در گچ بود، من به منزل آنها رفتم. او به همسرش گفت: چادری روی پاهای من بینداز که جلوی مادرم پایم دراز نباشد. در مورد شجاعت او دوستانش می گویند: صدام گفته این محبوب کیست؟ هر کس سرش را برای من بیاورد، جایزه دارد. و همسرش می گوید: بنا به گفته عده ای از فرماندهان سپاه، محبوب در میان لشگر نمونه بود و چون مدالی بر سینه لشکر می درخشید. ابراهیم محبوب در 4 دی ماه سال 1365 در عملیات کربلای 4 در محل جزیره بوارین به شهادت رسید و پیکرش در منطقه باقی ماند، اما پس از سه سال جسدش پیدا شد و در تاریخ 21 مرداد 1368 پس از تشییع در بهشت رضا مشهد در کنار دیگر همرزمانش به خاک سپرده شد. منبع: "فرهنگ جاودانه های تاریخ، زندگی نامه فرماندهان شهید خراسان" نوشته ی سید سعید موسوی، نشر شاهد، تهران – 1386 |